الف: موضوع و طرح مسئله ( اهمیت موضوع و هدف):
در مقایسه با زبانهایی همانند انگلیسی و روسی، پژوهشهای انجام شده در حوزهی نمود در زبانهای ایرانی محدود و معدود اند. گستردگی این حوزه سبب میشود که برای انجام کاری درست و شایسته، پژوهش و بررسی را به یکی از زیرشاخههای نمود محدود کنیم. در بررسی پژوهشهای انجام شده توسط ایرانیان، به تعاریف و توضیحاتی در حد چند جمله و نقل و قولهای تکراری از نمود و به طبع درک این مفهوم و مفاهیم مربوط به آن بر میخوریم. بنابراین بهتر بود بررسی جامعی بر روی این حوزه انجام شود. نمود آغازی به شروع یک کنش اشاره داشته یا به بیان بهتر همانگونه که ندیالکو (۱۹۸۷) معتقد است، نمود آغازی بیان کنندهی تغییر و گذار است. در زبان فارسی، نمود آغازی به عنوان یکی از شاخههای نمود چه در حالت دستوری و چه در حالت واژگانی، از سوی چند پژوهشگر مورد بررسی قرار گرفته است. پیرو کارهای علمی انجام شده، برای درک بهتر از نمود و مفهوم آغازی در هر زبانی، نیاز است که روند تحول و تغییر آن در طی زمان، در دورههای گوناگون بررسی شود. همچنین به دلیل آن که زبان در این مسیر تحول و تغییر به شاخههای گوناگونی تقسیم میشود، و هریک ازین زیرشاخهها ویژگیهایی از زبان مادری را در خود میگنجانند که شاید در دیگر زیرشاخهها یافت نشود، مقایسهی دو تا چند زبان به جا مانده اطلاعات گستردهتر و جامعتری از ازین تحول را آشکار خواهند کرد. بررسی این تحولات در مورد نمود آغازی از دورهی باستان بر روی زبانهای ایرانی، دورهی میانه و سپس در فارسی دری، و نیز بررسی آن در زبان گیلکی (زبان مادری نگارنده)، نمایهی روشتری ازین مفهوم بدست خواهد داد.
اهداف تحقیق
ب: مبانی نظری (مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسشها و فرضیهها):
پرسشها:
۱٫ آیا کارکرد و معنای -s- آغازی در ایرانی باستان از همان زمان در حال دگرگونی بود؟
۲٫ آیا میتوان با مقاسهی بررسی نمود در زبان گیلکی و فارسی با هم و نیز مقایسهی این دو با دورههای پیشین به پرسشهایی همچون ابهام کارکرد ‘شدن’ در زبان فارسی پاسخ داد؟
فرضها:
۱٫ شیوهی جدید بیان آغاز در شاخههای زبانهای میانه ایرانی با یک دیگر متفاوت است.
۲٫ زبان گیلکی مفاهیم آغازی ویژهای را در خود نگاه داشته است.
پ: روش تحقیق( تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعۀ مورد تحقیق، نمونهگیری و روشهای نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوۀ اجرای آن، شیوۀ گرداوری و تجزیه و تحلیل دادهها):
با توجه به این که بخشی از پژوهش مربوط به دورهی باستان و میانه زبانهای ایرانی و فارسی دری بوده و نوشتههای بجا مانده از آن دورهها بررسی شده، روش پژوهش تاریخی است. در مورد بخشی که به فارسی امروزی و گیلکی میپردازد و دادهها مربوط زمان کنونی بوده، روش انجام شده روش توصیفی است. بر اساس نوع پژوهش و موضوع، بیشتر دادههای گردآوری شده کتابخانهای هستند. بخشی از دادههای فارسی امروزی و گیلکی (زبان مادری نگارنده) به صورت شنیداری از گویشوران گیلکی و فارسی زبانان بدست آمده است. به دلیل گستردگی زبان گیلکی و در پی آن گوناگونی زیرشاخههای این زبان، برخی ازین دادهها با فرهنگهای واژگان گیلکی تطبیق داده شد.
ت: یافتههای تحقیق:
۱- میتوان چهار نقطه برای زبانهای باستان و فارسی در مورد تحول نمود آغازی در نظر گرفت. دو نقطه برای شروع تحول، یکی پیش از متنهای بجا مانده، و دیگری در دورهی باستان. دوره میانه نقطهی شکل گیری بیشتر و روشن تر این تحول است. نقطهی چهارم نقطهی اوج این تحول بوده که در فارسی دری رخ میدهد.
۲- تحول در دورهی میانه در دو مسیر شکل میگیرد. مسیر اول جایگیری تدریجی نشان و مفهوم آغازی باستان در ساختهای دیگر و بازماندن معنای آغازی در برخی از آنها. مسیر دوم بوجود آوردن ابزارهای جایگزین برای بیان این مفهوم. مسیر اول را در ساختهای مجهول و ناگذر می توان ردیابی کرد و مسیر دوم را در کاربرد فعلهایی همچون grift (گرفت)، nwyst (آغازیدن)، γ’z” (آغازیدن) و pr’γ’z (آغازیدن).
۳- زبان فارسی در دورهی سوم خود از مسیر دوم پیروی کرده و به دلیل زنده بودن زبان، آنها را گسترش میدهد
۴- دو نوع دیگر مفهوم آغازی، ‘تای نقطهای’ و ‘آزمون هنگام’، در زبان فارسی آزموده شدند.
۵- با توجه به نظریهها و تحلیلهای نمودشناسان، پژوهشگران این حوزه و زبانشناسان امکان تفسیر آغازی از شدن به درستی نشان داده شد.
۶- آنچه از مقایسهی زبان فارسی امروزی و گیلکی بدست میآید نشان میدهد که زبان گیلکی در برخی موارد همانند کاربرد فعل گرفتن در بیان آغاز پدیدههای طبیعی، تصاویر و معانی بیشتری را در خود نگاه داشته است.
۷- برابری معنایی جفتهایی همانند čūm(b)ūr bustan و čūm(b)ūr amon در معنای ‘چروک شدن پوست دست و پا’ تایید کنندهی برابری مفهومی آمدن و شدن در گیلکیست.
۸- کاربرد اختصاصی katan در گالشی به معنای ‘شدن’ و مفهوم آغازی و برابری آن با شدن در گویشهای دیگر گیلکی تایید میکند که ‘شدن’ علاوه بر مفهوم مجهول در ساخت مربوط، معنای آغازی دارد.
ث: نتیجه گیری و پیشنهادات:
– دگرگونی کارکرد و معنای نشان دستوری -s- در دورهی باستان از همان زمان رخ داده بود.
– تفاوت در بیان نمود آغازی با شیوهی تازه در دورهی میانه بیان میشد چنان چه در فارسی میانهی زردشتی از grift، در فارسی میانهی مانوی از nwyst، در سغدی از γ’z”و pr’γ’z، و در پارتی ‘bz’y استفاده میشود.
– آزمون ‘هنگام’ نشان میدهند که آغازی بودن جمله مستلزم پویا بودن فعل نیست و میتواند با فعلهای ایستا نیز بکار رود.
– شدن در بافت مورد نظر آغازیست و این مطلب در کار مقایسهای انجام شده با گیلکی اثبات میشود.
– موضوع آغازیهای درجهدار تقریبا از موضوعهای بحث شدهی تازهایست که در خور توجه و بررسی بیشتر و ژرف تری درزبانهای ایرانیست.
– انتظار میرود که در زمینهی نمود و نمود آغازی در زیرشاخههای بررسی نشدهی زبان گیلکی پژوهشی شایسته انجام گیرد.
– وجود -s- در برخی از فعلهای گیلکی به آسانی قابل توجیه نیست و در نظر نگارنده نگاهی ژرفتر و کاملتر در پژوهشهای آینده میتواند پاسخی برای این موضوع باشد.
– چرایی گزینش فعلهایی همچون افتادن، گرفتن، ایستادن، نشستن برای بیان مفهوم آغاز در خور توجه بیشتر است.
– در فرایند بررسی فعلهای دو دورهی نخست، فعلهایی همچون آغازیدن در سغدی و معنای ریشهی آن در سانسکریت ‘ درون/وارد (آب) شدن’ این پرسش را مطرح میکند که آیا بررسی ریشهشناسانهی فعلها در همهی زبانهای همخانواده می تواند ابهامات در چرایی پرسش پیشین را برطرف سازد.
– کاربرد وجه تمنایی فقط در پنج فعل و نیز وجود چهار مورد آن در یسنا نشان میدهد که بررسی بیشتر در مورد بسامدهای این چنینی قطعا پاسخ پرسشهای گوناگونی را خواهد داد.
– روش مقایسهای که برای نخستین بار در مورد گیلکی و فارسی انجام شد، با بررسی و پژوهش در مورد دیگر زبانهای ایرانی و غیرایرانی کامل تر شده و طرح جامعی از این پدیده بدست خواهد داد. گردآوری هرچه بیشتر دادهها در مورد نمود آغازی در زبان فارسی میتواند دسته بندی ترکیبات موجود را بینقصتر کند. |
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.