گسترش مطالعات تطبیقی و کارآمدی آن در حوزه علوم انسانی، سبب شده تا این روش مطالعاتی به ساحت دانش تفسیر نیز راه یابد و تا مرز تأسیس رشتهای دانشگاهی با این عنوان پیش رود. این در حالی است که هنوز دیدگاههای مختلفی که در باب تفسیر تطبیقی وجود دارد، مورد سنجش و ارزیابی قرار نگرفته است. پژوهش حاضر با پیشگرفتن مراحل توصیف، تحلیل و داوری تلاش نموده تا بنیانهای معرفتی مقوله مورد بحث را تبیین کند و به تصحیح و تعمیق کوششهای انجامشده در باب تفسیر تطبیقی بپردازد. بررسی تحلیلی قرائتهایی که از تفسیر تطبیقی وجود دارد، معلوم کرد که در باب چیستی تفسیر تطبیقی، اتفاقنظری میان تفسیرپژوهان وجود ندارد و تفسیر تطبیقی اقسام مختلفی را از حیث متعلق مقایسه دربردارد. در این تحقیق با فرض متعلق دیدگاههای تفسیری شیعی-سنی برای تطبیق، میراث تفسیری از حیث تطبیق مورد بررسی قرار گرفت و معلوم شد که تفسیر تطبیقی نوظهور، صورت تکاملیافته و جامع تطبیق در سنت تفسیری است. همچنین در این مطالعه، سیر تاریخی جریان تطبیق در عرصه تفسیر قرآن و نقاط عطف آن معلوم گردید. با تکیه بر همین اطلاعات، مشخصههای روششناختی تفسیر تطبیقی، از حیث مبانی، رهیافت و روش تبیین شد. مبانی یک مفسر در تفسیر تطبیقی پس از اذعان به وجود اختلاف در تفسیر آیات از حیث مذهب، بر حقانیت باورهای ویژه مذاهب و میزان اعتبار منابع تفسیری مذهب دیگر استوار است که بر اساس این مبانی، دو نوع رهیافت تقریبی و جدلی، رهیافتهای اصلی تفسیر تطبیقی هستند. در این تحقیق، روش انجام تفسیر تطبیقی در دو حوزه نقل و نقد آرا و آسیبهایی که از همین حیث و نیز از جهت مبنا، تفسیر تطبیقی را تهدید میکند، بیان شد تا با پیرایش آنچه رهزن است، بتوان تفسیر تطبیقی را در مسیری هدایت کرد که به ضابطهمندی و کارآمدی هر چه بیشتر دانش تفسیر قرآن بینجامد.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.