پژوهش حاضر تحت عنوان مشارکت اجتماعي زنان و تأثير آن بر رفاه خانوادهها مي باشد و محقق درصدد پاسخگويي به اين پرسش اساسي است که چه رابطه اي بين مشارکت اجتماعي زنان و رفاه خانوادهها وجود دارد. به همين منظور چارچوب نظري و مطالعات انجام شده در اين زمينه بررسي گرديد و شش فرضيه مطرح گرديد. سپس از ميان جامعه آماري(۶۲۵۰خانوار) که عبارت بودند از زنان ۶۰-۱۵ ساله، شهري منطقه ۹ تهران، ۲۵۶ نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده از اين نمونه با استفاده از پرسشنامه و به طريق مصاحبه حاصل گرديد و پس از تجزيه و تحليل آماري نتايج نشان داد که :
– بين هيچ يك از شش جنبه مشاركت اجتماعي زنان و آموزش و يادگيري رابطه معناداري مشاهده نشده است.
– بين مشاركت سياسي زنان و رعايت بهداشت اعضاء خانواده رابطه معناداري وجود دارد.
– بين مشارکت انجمني زنان و رعايت بهداشت اعضاء خانواده رابطه معناداري وجود دارد.
– بين هيچ يك از شش جنبه مشاركت اجتماعي زنان و درآمد ماهيانه اعضاء خانواده نيز رابطه معناداري مشاهده نشده است.
– بين مشاركت انجمني زنان و ميزان زماني كه اعضاء خانواده به اوقات فراغت اختصاص مي دهند رابطه معناداري وجود دارد
– بين هيچ يك از شش جنبه مشاركت اجتماعي زنان و تغذيه خانواده رابطه معناداري مشاهده نشده است.
– بين مشاركت ديني زنان و ميزان احساس امنيت در بين اعضاء خانواده رابطه معناداري وجود دارد
– بين مشاركت محلي زنان و ميزان احساس امنيت در بين اعضاء خانواده رابطه معناداري وجود دارد
تحليل رگرسيوني نيز نشان داد كه از بين شش متغير مشاركتي (مذهبي، خيريه اي، انجمني، محلي، سياسي و اقتصادي) تنها متغيرهاي مشاركت محلي و خيريه اي بودند كه رابطه معناداري با رفاه اجتماعي خانواده داشتند. و بر اساس يافتههاي تحقيق، مي توان نتيجه گرفت كه هر چه مشاركت محلي و خيريه اي زنان بيشتر باشد رفاه اجتماعي خانواده آنان بالاتر خواهد رفت.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.