خطوط قرمز، از ملزومات حکومت است. بنابراين در طول تاريخ نميتوان حکومتي سراغ کرد که عاري از خطوط قرمز باشد. حتي در مکاتب انديشهاي که مدعاي آزادي مطلق دارند نيز با ژرفنگري ميتوان خطوط قرمزي را عيان کرد. اين خطوط، ناانديشيدنيهاي هر حکومت، جامعه و حتي تفکر را مشخص ميکنند. از آنجا که حکومتها ابزار اعمال زور دارند، راهکارهايي براي جلوگيري از بيان ناانديشيدنيها و در صورت بيان، مجازاتهايي براي جلوگيري از تکرار پيشبيني ميکنند. در ميان حکومتها نيز مراتبي از سختگيري در تعيين حدود ناانديشيدنيها به چشم ميخورد. از بين انواع مختلف حکومتهاي موجود، دايره انديشيدنيها در حکومتهاي ايدئولوژيک تنگتر است.
بررسي ناانديشيدنيهاي جامعه ايران در عرصه سينما که در سينماي ممنوعه تجلي مييابد، مهمترين هدف اين رساله است. سينماي ممنوعه قسمتي از سينما است که فيلمهاي آن از ناانديشيدنيهاي يک جامعه محسوب ميشود. فيلمهاي ممنوعه فيلمهايي هستند که به لحاظ محتوايي مسايلي را مطرح ميکنند که حکومت از طرح آنها در فضاي عمومي جامعه ممانعت بعمل ميآورد. بنابراين بايستي بين سينماي ممنوعه و سانسور تمايز قائل شد. فيلمهاي ممنوعه فيلمهايي هستند که با اعمال نهايت سانسور هم امکان نمايش پيدا نخواهند کرد. بررسي ناانديشيدنيهاي جامعه ايران در عرصه سينما که در سينماي ممنوعه تجلي مييابد، مهمترين هدف اين رساله است.
روش تحقيق، استفاده از روشهاي اسنادي و تحليل محتوا در مورد فيلمها است و در بخش ادبيات نظري از نظريات بورديو استفاده شده است. بورديو مانند ساير متفکراني متأثر از مارکسيسم، بازتوليد را از جنبههاي مهم حفظ حکومت برميشمرد. بر طبق نظريات بازتوليدي، حکومت براي حفظ سلطه، ارزشهايش را از طرق مختلف بازتوليد ميکند؛ بگونهاي که شهروندان تحت سلطه آن حکومت اين ارزشها را دروني کرده و مشروع ميپندارند. فرايند بازتوليد تا جايي ادامه مييابد که هر انديشه ناقض اصول بنيادين يک حکومت، به عرصه ناانديشيدنيها سوق پيدا ميکند و ذهن جامعه خودبخود ديگر به آنها نميانديشد.
بورديو براي تحليل نظام بازتوليد، نظريه خشونت نمادين را مطرح کرده است. خشونت نمادين به معناي تحميل نظامهاي نمادها و معناها (يعني فرهنگ) به گروهها و طبقات است؛ به نحوي که اين نظامها به صورت نظامهايي مشروع تجربه شوند. مشروعيت موجب ابهام و عدم شفافيت روابط قدرت ميشود و بدين ترتيب تحميل ياد شده با موفقيت انجام ميگيرد. اما بورديو اضافه ميکند که فرايند بازتوليد لزوماً تکرار همواره موفقيتآميز يک دور مطلوب تحميل ارزشها به نفع حکومت نيست. انسانها و گروههايي ميتوانند در توهم ارزشهاي مشروع وقفه ايجاد کنند و از اين طريق وسايل توقف در يا نابودي نوعي از سلطه را فراهم آورند.
تحقيق حاضر از منظر سينما به ناانديشيدنيهاي حکومت جمهوري اسلامي پرداخته و نشان داده تنگ کردن هر چه بيشتر خطوط قرمز ناانديشيدنيها، چه تبعاتي براي سينماي ايران به همراه دارد. اين تحقيق، با تفکيک بين فيلمهاي ممنوعه و فيلمهاي دوگانه- فيلمهايي که مدتي توقيف بوده ولي بعداً اکران شدهاند يا فيلمهايي که در ميانه اکران از پرده پايين کشيده شدهاند، هر دو گونه را بررسي کرده است. ضمن اينکه تحقق هدف اصلي نظام توقيف- عدم دسترسي عمومي به فيلمهاي ممنوعه- ر ا که با استدلال وجود شبکه گسترده و به نوعي غيرقابل مهار سينماي زيرزميني به چالش کشيده است.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.