هدف از پژوهش حاضر رابطه هوش هیجانی و سلامت روانی معلمان تربیت بدنی بود.جامعه آماری تحقیق شامل ۱۰۰ نفر از معلمان تربیت بدنی شهرستان خواف بود و روش نمونه گیري آماري به صورت کل شمار و حجم آن برابر با حجم جامعه در نظر گرفته شد، که ۵۰ دبیر زن و ۵۰ دبیر مرد را شامل می شد. برای دستیابی به اهداف تحقیق، از پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ و پرسشنامه سلامت عمومی GHQ استفاده شد، روایی هر دو پرسشنامه به تایید ۱۳ نفر از متخصصین رسید و پایایی آنها در یک مطالعه مقدماتی با ۳۰ نفر آزمودنی ( معلمان تربیت بدنی) مورد بررسی قرار گرفت و پایایی آنها به ترتیب ۹۳۶/۰و ۸۵۹/۰ محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده ، از روش های آماری توصیفی و روش های آماری استنباطی از جمله کلموگروف –اسمیرنوف، t_ استودنت تک نمونه ای، رگرسیون خطی ساده، تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تعقیبی شفه و توسط ۱۹ spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که میانگین هوش هیجانی دبیران تربیت بدنی در سطح مورد انتظار و سلامت عمومی پایین تر از سطح متوسط مورد انتظارمی باشد و برای تمام مقاطع تدریس براساس جنسیت بین هوش هیجانی و سلامت روانی معلمان هم بستگی مثبت و معنادار وجود دارد (p<0/01) اما این همبستگی در مقطع ابتدایی برای معلمان زن معنادار نمی باشد(p>0/05). که برای تمام مقاطع تدریس براساس جنسیت بجز معلمان زن مقطع ابتدایی هوش هیجانی می توانند بخشی از وواریانس سلامت روان معلمان را به صورت معنادار تبین کنند و ضرایب تاثیر برای معلمان مرد مقطع ابتدایی (۶۶/۰)،زن مقطع راهنمایی (۸۷/۰)،مرد مقطع راهنمایی (۱)،زن مقطع دبیرستان (۷۵/۰)مرد مقطع دبیرستان (۹۸/۰) می باشد و با توجه به آماره های t نشان می دهد که هوش هیجانی با اطمینان ۹۹ درصد می تواند تغیرات مربوط به سلامت روان در این مقاطع با توجه به جنسیت معلمان را پیش بینی کنند و هم چنین شاخص F تحلیل واریانس نشان داد که بین هوش هیجانی معلمان رابطه معناداری وجود ندارد ولی از نظر متغیر سلامت روانی، مقطع ابتدایی از دیگر مقاطع کمتر بود.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.