رابطه خودکنترلی و سبکهای فرزندپروری با بهزیستی روانشناختی در بین دانش آموزان دبیرستانی شهرستان آباده
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه خودکنترلی و سبکهای فرزندپروری با بهزیستی روانشناختی در بین دانشآموزان دبیرستانی، بود. بدین منظور از بین ۳۲۸۶ دانشآموزان دبیرستانی شهرستان آباده در سال تحصیلی۹۳-۹۲، تعداد ۳۷۰ نفر (۲۰۹ دختر و ۱۶۱ پسر) به صورت نمونه گیری خوشهای دومرحلهای به روش سیستماتیک، انتخاب و نمونه ها با استفاده از مقياس خودکنترلي تانجنی، پرسشنامه سبکهای فرزندپروری بامریند و مقياس بهزيستي روان شناختي ريف ، مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی همزمان و روش ضریب همبستگی پیرسون، مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد خودکنترلی و سبکهای فرزندپروری قادر به پیشبینی تغییرات مربوط به بهزیستی روانشناختی دانشآموزان میباشد. به طوری که هر چه خودکنترلی فرد بالاتر باشد، انتظار میرود که شخص در احراز شرایطی که به بهزیستی روانشناختی منجر گردد، بیشتر موفق باشد. همچنین سبک فرزندپروری مستبدانه بر بهزیستی روانشناختی دانشآموزان اثر منفی و سبک فرزندپروری مقتدرانه بر بهزیستی روانشناختی دانشآموزان اثر مثبت دارد و همچنین سبک فرزندپروری سهلانگارانه، هیچ تأثیری بر بهزیستی روانشناختی افراد ندارد. نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد میکند، به منظور بهبود وضعیت بهزیستی روانشناختی افراد میتوان به سبکهای فرزندپروری والدین و خودکنترلی آنان توجه کرد.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.