اين پژوهش در پي مطالعه تجربه حكومت الكترونيك در ايران در قالب برنامهها، رويكرد مديران دولتي و ارزيابي وبسايتهاي دولتي است. چارچوب نظري اين پژوهش مبتني بر يك مدل سهمرحلهاي تكاملي (اطلاعات، ارتباطات و تعامل) است كه سطوح مختلف حكومت الكترونيك را به مثابه استفاده از تكنولوژيهاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي در حكومت و تغييرات ايجاد شده در ساختار، ماهيت و نحوه عملکرد حکومت، در برميگيرد.
سه روش در گردآوري دادههاي اين مطالعه موردي به كار رفته است، شامل: مطالعه اسنادي (شامل گزارش دولتي ‘طرح تکفا’ و مصوبههاي مربوط به آن) ، مصاحبه نيمهساختيافته (مصاحبه با ۹ مدير دولتي حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات در قالب ۱۰ مقوله و زير مقولههاي مربوط) و مصنوعات فيزيكي (ارزيابي ۵۱ وبسايت دولتي با ۱۶ مقوله و ۶۶ زيرمقوله سه سطح اطلاعات، ارتباطات و تعامل).
بر اساس يافتههاي اين پژوهش حكومت الكترونيك در ايران در رابطه حكومت با شهروندان (G2C) در نخستين پلهها است، شواهد اندکي وجود دارد که نشان بدهد حرکتي خارج از مرحله انتشار اطلاعات در حکومت الکترونيک در کشورمان ديده مي شود. تحليل وبسايتهاي دولتي نشان ميدهد، تعداد كمي از وبسايتهايي از قابليتها و گزينههاي ارتباطي و تعاملي برخوردارند و درصد اندکي از آنها وارد مرحله دوم يعني ارتباطات شدهاند.
در رويكرد مديران دولتي به حكومت الكترونيك كه بازتابش در برنامهها و سياستگذاريهاي مربوط به آن (در قالب طرح تكفا) ديده ميشود، نوعي محدودنگري در تعريف حكومت الكترونيك و ارزيابي تكنولوژيهاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي ديده ميشود. دولت جمهوري اسلامي در تعريف اين مقوله بيش از همه بر ارايه اطلاعات و خدمات دولتي عمدتا توسط قوه مجريه به صورت الكترونيكي و الكترونيكي شدن فعاليتهاي دولت تاكيد دارد و به كاركردها و مزاياي حكومت الكترونيك در ساير سطوح، به ويژه در رابطه ميان دولت و شهروند همچنين الزامات و پيامدهاي عميقتر حكومت الكترونيك توجه كمتري دارد.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.