زن، به عنوان نیمهای از پیکرۀ حیات اجتماعی آدمی و یا به تعبیری دیگر، به عنوان اساسیترین رکنِ زندگی مادی و معنوی انسان، همواره در طول تاریخ موردِ ستم بوده و به اشکالِ گوناگون از او بهرهکشی شده است. در این تحقیق، که با استفاده از روشِ تحقیقِ توصیفی- تحلیلی با تأکید بر مطالعات کتابخانهای استفاده شده، جایگاه و شخصیتِ زن در رمان شمس و طغرا از محمّدباقر خسروی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. همچنین در مباحثی جداگانه، به ذکر مواردی از شایست و ناشایست زن، نقشهای مختلف زن در جامعه و خانواده و توهین و تحقیر نسبت به جنس زن پرداخته شده است.بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق میتوان گفت که فضای بستۀ فرهنگی و اجتماعیِ حاکم بر رمانِ شمس و طغرا، زمینههای لازم برای رشد شخصیت زنان را از بین برده و از آنها انسانهایی مطیع، برده و فاقدِ توانایی ساخته که نه میتوانند آزادانه پای در میدان سرنوشت خویش بگذارند و نه حتی برای ساختنِ زندگی خویش فعالانه وارد عمل شوند. همچنین مردسالاری و تعصبهای فرهنگی-اجتماعیِ حاکم بر این رمان، سرنوشتِ همۀ زنان و دخترانِ داستان را تحتالشعاع قرار میدهد و آنها را به پذیرشِ سکوت و تسلیم ناگزیر میسازد. زنانِ این رمان، نه تنها از آزادی و شأن والای انسانی خود محرومند، بلکه تفکرِ مردسالاریِ حاکم بر داستان هر جا که فرصت یابد، انواع توهینها و تحقیرها را دربارۀ آنها اعمال میکند.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.