کف پاي صاف از جمله ناهنجاريهاي بسيار شايع است. ناهنجاريهاي آناتوميکي ميتوانند موجب تغيير متغييرهاي کينماتيکي مفاصل پا گردند که در نتيجه با بروز الگوي متفاوت راه رفتن همراه ميشود. شناسايي کم و کيف متغييرهاي تحت تاثير اين ناهنجاريها در توانبخشي افراد مبتلا به کف پاي صاف موثر است. با توجه به تغيير رابطه طول-تنش در عضلات پاي فرد مبتلا به کف پاي صاف احتمال بروز خستگي بيشتر در اين افراد وجود دارد. از آنجا که مطالعات کمي درباره اثرات خستگي روي تغييرات کينماتيکي راه رفتن وجود دارد، نتايج اين مطالعه ميتواند اطلاعات مفيدي در اين زمينه ارائه دهد. هدف اين مطالعه بررسي اثرات خستگي بر تغييرات الگوي کينماتيکي اندام تحتاني افراد داراي کف پاي صاف در مقايسه با افراد سالم در حين راه رفتن است. تعداد ۱۰ نفر دانشجوي مرد با ميانگين سني ( ۱۶/۲±۴/۲۴) و ميانگين قد(۳۱/۴ ± ۲۶/۱۷۷) و وزن (۴۳/۱۷ ± ۸۱/۹۳) در گروه افراد با کف پاي صاف و نيز تعداد ۱۰ نفر دانشجوي مرد با ميانگين سني (۳۲/۲ ± ۸۶/۲۵) و ميانگين قد (۷۱/۲۷ ± ۶/۱۶۸) و ميانگين وزن (۹۳/۲۶ ± ۱۳/۷۸) درگروه کنترل _ افراد سالم _ مورد مطالعه قرار گرفتند . ابتدا اندام پا، ساق، ران و لگن افراد با استفاده از ۱۶ عدد مارکر منعکس کننده نور شناسايي شدند. سپس آزمودنيها در يک مسير کاليبره شده راه رفتند و با استفاده از سيستم آناليز حرکتي VICON متغيرهاي کينماتيکي مفاصل مچ، زانو و ران اندازهگيري و تجزيه و تحليل شد. اندازه مارکرها به قطر mm14 بوده و بر اساس مدل PLUG-IN-GAIT بر روي بدن نصب شدند. هر آزمودني ۵ بار تست راه رفتن را تکرار نمود. سپس آزمودنيها با استفاده از يک پروتکل خستگي عملکردي، خسته شدند. براي مقايسه پيش آزمونها بين دو گروه و نيز براي بررسي ميزان تغييرات بين گروهي، از آناليز واريانس چند متغيره استفاده شد. آناليز دادهها در SPSS 18 با سطح معناداري ۰۵/۰p= انجام شد. پس از خستگي نيز تست راه رفتن براي هر آزمودني تکرار شد. تجزيه و تحليل آماري نشان داد که طي پيشآزمون، در افراد کف پاي صاف، دامنه حرکتي مفاصل مچ پاي راست در پروپالژن(۰۰/۰p=)، زانوي پاي راست در ميانه استانس (۰۰۷/۰p=)، ران پاي راست در ميانه استانس (۰۰۲/۰p=) و پروپالژن (۰۰۸/۰p=)، مچ پاي چپ در ميانه استانس (۰۰/۰p=)، زانوي پاي چپ در پروپالژن (۰۲۴/۰p=)، ران پاي چپ در تماس پاشنه ۰۰۱/۰p=) و ميانه استانس (۰۵/۰p=)، بيشتر از افراد نرمال است. همچنين در افراد کف پاي صاف طي پيشآزمون، در مچ پاي راست در تماس پاشنه (۰۱۴/۰p=) و زانوي پاي راست در ميانه استانس (۰۲/۰p=)، دامنه حرکتي کمتري نسبت به افراد نرمال داشتند. افراد کف پاي صاف طي پيشآزمون، طول قدم بلندتري نسبت به افراد نرمال داشتند (۰۲/۰p=). در افراد نرمال در پسآزمون، دامنه حرکتي مفصل ران پاي راست در ميانه استانس (۰۳۷/۰p=) و ران پاي چپ در پروپالژن (۰۰/۰p=) و ميانه استانس (۰۰/۰p=)، بيشتر از پيشآزمون اين افراد بود. در افراد کف پاي صاف، در پسآزمون، دامنه حرکتي ران پاي راست در تماس پاشنه (۰۳۹/۰p=) و ميانه استانس (۰۴۲/۰p=) و ران پاي چپ در تماس پاشنه (۰۱۵/۰p=)، بيشتر از پيشآزمون اين افراد بود. دامنه حرکتي زانوي پاي چپ افراد کف پاي صاف در پيشآزمون، نسبت به پسآزمون آنها، بيشتر بود (۰۰/۰p=). افراد کف پاي صاف در پسآزمون، سرعت راه رفتن سريعتري در پاي راست (۰۴۹/۰p=) و پاي چپ (۰۴۹/۰p=)، طول گام بيشتري در پاي چپ (۰۱۷/۰p=) و زمان قدم کوتاهتري (۰۲/۰p=) نسبت به پيشآزمون داشتند. مقايسه دامنه حرکتي مفاصل بين دو گروه نشان داد که دامنه حرکتي مفاصل افراد نرمال، در ران پاي چپ، در ميانه استانس (۰۰/۰p=) و پروپالژن (۰۰/۰p=) بيشتر از افراد کف پاي صاف است و در مفصل زانو، افراد کف پاي صاف در پروپالژن، دامنه حرکتي بيشتري نسبت به افراد نرمال دارند (۰۰/۰p=). با توجه به نتايج حاصل از اين پژوهش، ميتوان نتيجه گرفت خستگي عضلات، موجب ايجاد تغيير در کينماتيک راه رفتن شده و متعاقب آن ميتواند باعث ايجاد انحرافات از الگوي طبيعي راه رفتن گردد و نقش اصلي پا در راه رفتن را که انتقال مناسب نيروهاي عمل و عکس العمل بين بدن و زمين ميباشد را تحت تاثير قرار داده و به دليل تغيير در زواياي مفاصل و به طبع تغيير جهت زواياي نيروهاي عمل و عکس العمل وارد شده به مفاصل، باعث عدم کارآيي پا و متعاقبا گرايش بيشتر به سمت آسيب اندام تحتاني شود.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.