ترجمه فصل دوم و سوم از کتاب
شکلگیری عقلانیت: به سوی کاوشی میانرشتهای در الهیات و علم اثر ونزل هویستین
به همراه مقدمه تحلیلی
در تأملات و نظریهپردازیهای علمی و الهیاتی، به طور کلی دو چارچوب عمدهی معرفتشناختی وجود دارد. بنیانگرایی و نابنیانگرایی. بنیانگرایی چارچوب معرفتشناختی دورهی مدرن است که بر مبنای آن باورهایی که با واسطه موجه شدهاند برای اعتبارشان به باورهای موجهِ بلاواسطهای نیاز دارند که بدیهی، تردیدناپذیر و کاملاً پایه باشند و با یافتن این پایهها، صدق آنها جهان شمول و رها از بافت شود. از سوی دیگر نابنیانگرایان، دانش انسان را پدیدهی اجتماعی در حال تکاملی به تصویر میکشند که از طریق معانی در شبکهای از باورها شکل میگیرد. اما هیچیک از این دو چارچوب نمیتواند عقلانیت مشترک میان تأملات نظری علم و الهیات را ترسیم نماید چراکه بنیانگرایی، هر یک از این دو حوزه را در بنیانهای بدیهی خاص خود محصور میبیند و از سوی دیگر نابینانگرایی با ایجاد نوعی نسبیگرایی، امکان ارزیابی و ارتباط میان این حوزههای عقلانیت انسانی را فراهم نمیسازد. یکی از مهمترین راههای میانه، پسابنیانگرایی است که کتاب شکلگیری عقلانیت اثر فون هویستین به آن میپردازد. در فصل دوم و سوم از این کتاب چالشهای نابنیانگرایی برای الهیات و راهحلهای دیدگاه پسابنیانگرا بررسی شده است. ترجمه این دو فصل به همراه مقدمهای در تببین و بررسی هر سه نگرش و نتایج آن برای الهیات و گفتگوی میانرشتهای، تحقیق حاضر را شکل میدهد. دلمشغولی این مقدمه بررسی این مسئله است که رویکرد پسابنیانگرا چه خصوصیاتی دارد و چگونه/آیا با انتخاب راهی میان دو دیدگاه پیشین از مشکلات آنها اجتناب میکند؟
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.