در تحقیق حاضر با استفاده از روش كيفي یک نمونه ۲۷ نفری از کودکان كار خياباني و غيرخياباني شهر اردبيل كه همگي پسر هستند، انتخاب شده و با استفاده از مصاحبه عميق و مشاهده، مورد بررسي قرار گرفته اند. هدف اصلي اين مطالعه بررسي وضعيت كودكان كار در اردبيل و عوامل مؤثر بر به حاشيه رانده شدن و حذف اجتماعي آنها و روي آوردن آنها به كار و اشتغال در سنين پايين است. منظور از کودکان کار در اين تحقيق، افرادی هستند که ۱۵ سال تمام یا کمتر سن دارند و بیرون از خانه در بنگاههای اقتصادی و غیراقتصادی و یا در خیابان به صورت موقت یا دائم مشغول به کار هستند.
برای توصیف و تبیین این پدیده پس از بررسی مباني نظري موجود از جمله نظريه مانوئل كاستلز درباره حذف اجتماعي، بحث سیاست اجتماعی، تئوری رفاه در حال صنعتی شدن و نظریه بی سازمانی اجتماعی، از نظريه كاستلز به عنوان چارچوب نظري و از نظريات و مباحث ديگر نيز براي تحليل داده ها استفاده شده است.
يافته هاي تحقيق به دو صورت توصيفي و تحليلي ارائه شده است كه در بخش توصيفي يكسري داده هاي آماري اعم از سن، جنسيت، ميزان تحصيلات، ميزان درآمد، شغل پدر و محله زندگي و نوع كاري كه اكثر اين بچه ها انجام مي دهند، آورده شده و در بخش دوّم كه بخش اصلي اين گزارش را تشكيل مي دهد به بررسي سؤالات تحقيق و ارائه تحليل با استفاده از داده هاي مصاحبه و مشاهده پرداخته شده است. در اين بخش عوامل مؤثر در يك طبقه بندي كلي به عوامل اقتصادي، اجتماعي، خانوادگي، حقوقي، محيطي، فرهنگي، و فردي تقسيم شده و سپس در زير هر عنوان يا عوامل كلي سؤالات تحقيق مطرح شده است.
طبق يافته هاي تحقيق عواملي مانند علاقه كودكان به كار، اجبار خانوادها، فقر اقتصادي خانواده ها و نياز مبرم اين خانواده ها به درآمد كودكان، ضعف برنامه هاي حمايتي و رفاهي، خرده فرهنگهاي ارزشي مثبت نسبت به کار کودکان پسر، عدم آگاهي كودكان از حقوق قانوني خود و يا عدم اتكا آنان به مراجع قانوني معين، سوءاستفاده كارفرمايان خياباني و زندگی در مناطق حاشیه ای عوامل موثردر شكل گيري كودكان كار در شهر اردبيل بوده است.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.