بررسی و خوانش نقشمایههای آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیلرود با تکیه بر باورهای افسانهای منطقه
از آنجا که زمان زیادی از کشف تمدن نویافتهی هلیلرود(جیرفت) نمیگذرد، پژوهشهای بنیادین و همه جانبهی زیادی در این باب صورت نگرفته است. مسألهی تحقیق بر روی افسانهها و باورهای اساطیری منطقه تازگی دارد. و به تبع آن، ریشهیابی نقشمایههای روی آثار یافت شده از این حوزه در باورها و آیینها و افسانههای بومی، موضوعی است که تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفته است.
هدف از تحقیق در این زمینه، علاوه بر کشف ارتباط بین دو مقولهی ثابت(تصاویر نقش شده روی آثار) و سیال(یادمانهای زبانی و کلامی)، معرفی بیشتر این تمدن و آثار آن به دانشجویان هنر و همچنین استفاده از نقوش آنها در جهت تصویرسازی داستانهای رایج بومی است.
به نظر میرسد باورهایی که موجد این تصاویر بوده از راههای گوناگون از جمله ادبیات محلی و آیینها و باورها، به حیات خود ادامه داده است. و همچنین به نظر میرسد تصاویر مکشوفه از این ناحیه، هویت خود را از منظر جغرافیای زیستیِ بومی بهدست آورده و این منظر تغییر چندانی نکرده است.
گردآوری دادههای این پژوهش از دو طریق؛ تحقیق میدانی در منطقه مورد پژوهش برای گردآوری و ثبت افسانهها و رسومات کهن جاری، و همچنین مطالعات موزهای و کتابخانهای صورت گرفته است.
آنچه که از این تحقیق حاصل آمده، به چند بخش موضوعی تقسیم میشود؛ نخست، از آنجا که کهنترین متون ثبت شدهی موجود مربوط به آیین زرتشتی است، بررسی ریشهی باورها و افسانههای شفاهی، بیشتر با استناد به اینگونه متون صورت گرفته است. دوم اینکه تعداد آثار در دسترس از این تمدن محدود بوده و اثبات فرضیهی انطباق دو مقولهی مذکور، نیازمند وجود تمام تصاویر و نقوش میباشد که با توجه به کمیت حاضر، به نتایجی قابل توجه دست یافتهایم. سپس بهطور مسلّم، افسانههای کهن و عقاید اسطورهای گذشته در مسیر تاریخ چند هزار ساله دچار تغییرات زیاد شده و اکنون در قالب رسوم و داستانهایی پراکنده و ادغامشده به دست ما رسیدهاند.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.