گرایش به پوشش و عفاف یک گرایش فطری در میان زنان و مردان است. اما میزان و شکل آن رابطة مستقیمی با اخلاق و فرهنگ جوامع داشته و دارد. احكام اسلام بر اساس جلب مصالح و دفع مفاسد مبتني بر فطرت پاك انسان و عدم ضرر است. خالق انسان بهتر از هر نهاد يا منبعي ميداند كهنياز فطري انسان چيست؛ زيرا بدون ترديد اگر پروردگار را تنها علت اصلي پيدايشعالم هستي بدانيم، به طور قطع علم و عدالت آن ذات بيهمتا اقتضا دارد كه منبع اصلي قانونگذاري نيز براي رفتار و گفتار شخصي و اجتماعي انسانباشد.
تاريخ مكتوب انساني مدني، بر اين واقعيت گواهي مي دهد كه همزمان با آغاز زندگي اجتماعي بشر، در قالب خانواده، خويشاوندان و جامعه، مفاهيم محرم و نامحرم و گونه اي از حريم گيری و محدوديت، به عنوان معيار بايدها و نبايد ها در برقراري روابط جنسي، شكل معاشرت، چگونگي تماس گفتاری و پوشش بدنی، مطرح بوده و جلوه حجب، حيا و عفاف او به حساب مي آمده است. يكي از نمادهاي حيا و عفاف، نماد پوشش و لباس، بوده است و پايبندي به آن براي زنان يك كمال به حساب مي آمده است. ولي چهار قرن پيش، در اثر رنسانس در غرب فرهنگ شرم ستيزی و عفت گريزی، طراحی گرديد. با اين تحول، محرم و نامحرم معنای خود را از دست داد، شرم، حيا و عفت همراه با لباس زن فرو ريخت، تمام محدوديتها، در تعامل دو جنس مخالف، از ميان برداشته شد و پوشش اندام مشخص كنندة جنسيت زن، نشانه عقب ماندگی و مخالف حق آزای او قلمداد گرديد.
از آن جا كه در دهههای اخير برخي كشورهای اروپايی محدوديتهايی برای پوشش زنان مسلمان وضع نمودهاند، لذا تبيين حقوق اقليتها در حقوق بينالملل ضروری ميباشد. اين پایان نامه ضمن اشاره به مفاهیم ، مبانی و تاریخچه ی حجاب ، به بررسي این مقوله از منظر فقهی و حقوقی ( داخلی و بین المللی ) مي پردازد. در نهايت برآيند پایان نامه اين است كه با احراز شرایط در مورد مجرم، عمل بی حجابی، جرم تلقی می شود و قابل مجازات است و ممنوع دانستن حجاب نقض حقوق بشری افراد و آزادی دينی آنان است و بيشتر ناشی از فشارهای سياسی و اجتماعی ميباشد
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.