بررسی تئوری متادرام و نقش آن در آثار بهرام بیضایی با تاکید بر سه نمایشنامهی مرگ یزدگرد، شب هزارویکم و پردهخانه
دانش روایت شناسی اندوخته نظری قابل توجهی برای تحلیل متون روایی فراهم کرده است. در این پژوهش سعی بر این است که نشان داده شود با توجه به عناصر و مقولات ساختاری مشترک میان روایت و درام می توان از اندوخته نظری دانش روایت شناسی برای تحلیل متون نمایشی نیز بهره برداری کرد. حوزه نظری مورد بحث در این پژوهش مقولات متادرام در تئاتر و فراروایت در داستان است. بنابراین دراین تحقیق تلاش بر این است که با بهره از ملاحظات روایت شناسی موجود در مقوله فراداستان راهی جدید برای تحلیل مقوله متادرام در تئاتر گشود. از طرفی تاثیر مقولات متادرام و فراداستان در رابطه با پارادایم های مدرنیسم و پست مدرنیسم نیز دراین تحقیق مورد بحث قرار گرفته است.
روش تحقیق در ابتدا مطالعهی منابع کتابخانهای و مقالاتیست که به تدوین رساله کمک میکند. این پژوهش نظریه بنیاد است، ابتدا در مورد متادرام، بحث کرده و سپس با استفاده از شیوۀ استدلال قیاسی، نظریۀ مورد نظر را در مورد آثار بیضایی به عنوان نمونۀ مطالعه به کار برده است. در جهت نشان دادن کاربرد عملی، رویکرد اتخاذ شده این تحقیق در تحلیل متون، موارد مطرح شده در بخش های نظری بر روی سه اثر از بهرام بیضایی که دارای خصوصیات متادراماتیک هستند (مرگ یزد گرد، شب هزار و یکم و پرده خانه) اعمال شده است.
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.