هدف از آموزش كمك به ارتقاء سطح يادگيري در دانشآموزان است. اما يادگيري موضوع مشخص واحدي نيست. بلكه تقريباً همه فعاليتهايي كه ما در طول زندگي انجام ميدهيم از تجارب يادگيريمان سرچشمه ميگيرد. ما موضوعهاي مختلف درسي و غيردرسي مانند رياضي، ادبيات، هنر، علوم ديني، طرز معاشرت را ياد ميگيريم. علاوه بر اين ما عواطف مختلف را نيز ياد ميگيريم. تهيه فهرست كاملي از آنچه كه انسان در طول زندگي ياد ميگيرد بسيار مفصل و شايد غيرممكن است. اما به طور كلي در مورد راهبردهاي مختلف يادگيري به دو نوع از راهبردها يعني راهبرد شناخت و راهبرد فراشناخت تأكيد شده است. در سالهاي اخير شاهد پيشرفت عظيم روانشناسي پرورش به سوي كشف اين راهبردها يعني راههاي ياد گرفتن و مطالعه كردن بودهايم (سيف ۱۳۷۹).
در سالهاي اخير در مورد تأثير راهبردهاي شناختي و فراشناختي تحقيقات گوناگون صورت گرفته است و سعي بر آن بوده است در مورد اهميت و تأثير هركدام از راهبردها اطلاعات لازم به معلمان ارائه شود تا نحوه يادگيري به نحوه مطلوبتري امكانپذير گردد. نخستين بار هارلو (۱۹۴۹) مفهوم فراشناخت (دانستن درباره دانستن) را در يك رشته آزمايشي كه با ميمونها انجام داد مطرح ساخت. براون(۱۹۷۸) فراشناخت را به دو صورت زير معرفي كرده است:
۱ـ آگاهي فرد از فعاليتها يا فرايندهاي شناختي خود او
۲ـ روشهاي مورد استفاده فرد براي تنظيم فرايندهاي شناختي خودش.
به سخن ديگر، فراشناخت از يك سو شامل موشهاي كنترول و نظارت بر يادگيري است. بنابراين آموزش راهبردهاي فراشناختي در پيشرفت تحصيل آموزش گيرندگان موثرتر از آموزش صرفاً راهبردهاي شناختي ميباشد (براون ۱۹۷۸).
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.